loading...
مطالب جالب و گلچین
پیام بازدید : 333 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)
 

s0glqm6e6i7jqj042yke عکس های جدید و بسیار زیبا عاشقانه (با کیفیت عالی)

همسرم نواز با صدای بلند گفت، تا کی می خوای سرتو توی اون روزنامه فرو کنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره

شوهر روزنامه رو به کناری انداخت و …

بسوی آنها رفت
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود
ظرفی پر از شیربرنج در مقابلش قرار داشت
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود
گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت
باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید…. آوا مکث کرد
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم
ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی
بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟
نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام.
و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد.
در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن عصبانی بودم
وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد
همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه
تقاضای او همین بود.
همسرم جیغ زد و گفت، وحشتناکه. یک دختر بچه سرشو تیغ بندازه؟ غیرممکنه. نه در خانواده ما. و مادرم با صدای گوشخراشش گفت، فرهنگ ما با این برنامه های تلویزیونی داره کاملا نابود میشه
گفتم، آوا، عزیزم، چرا یک چیز دیگه نمی خوای؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین می شیم
خواهش می کنم، عزیزم، چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی؟
سعی کردم از او خواهش کنم. آوا گفت، بابا، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود
آوا اشک می ریخت.. و شما بمن قول دادی تا هرچی می خوام بهم بدی. حالا می خوای بزنی زیر قولت
حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم. گفتم، مرده و قولش
مادر و همسرم با هم فریاد زدن که، مگر دیوانه شدی؟
نه. اگر به قولی که می دیم عمل نکنیم اون هیچوقت یاد نمی گیره به حرف خودش احترام بذاره
آوا، آرزوی تو برآورده میشه
آوا با سر تراشیده شده صورتی گرد و چشمهای درشت زیبائی پیدا کرده بود
صبح روز دوشنبه آوا رو به مدرسه بردم. دیدن دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشائی بود. آوا بسوی من برگشت و برایم دست تکان داد. من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم
در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت، آوا، صبر کن تا من بیام
چیزی که باعث حیرت من شد دیدن سر بدون موی آن پسر بود. با خودم فکر کردم، پس موضوع اینه
خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو معرفی کنه گفت، دختر شما، آوا، واقعا فوق العاده ست. و در ادامه گفت، پسری که داره با دختر شما میره پسر منه
اون سرطان خون داره. زن مکث کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه. در تمام ماه گذشته هریش نتونست به مدرسه بیاد. بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست داده
نمی خواست به مدرسه برگرده. آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه قصدی داشته باشن مسخره ش کنن
آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده. اما، حتی فکرشو هم نمی کردم که اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه
آقا، شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین
سر جام خشک شده بودم. و… شروع کردم به گریستن. فرشته کوچولوی من، تو بمن درس دادی که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن
به این مسئله فکر کنین

پیام بازدید : 467 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

موضوعاتی که نوجوانان آرزو دارند پدرشان در مورد آنها بداند

بعد از بزرگ کردن پنج نوجوان دیگر خیلی خوب می دانم که پدر یک نوجوان بودن چقدر سخت است. پدرها با حیرت و گاهی سردرگمی شاهد تغییر و تحولات فرزندانشان هستند…

اخیراً این فرصت برایم پیش آمد که با چند نفر از نوجوانانی که می شناختم ملاقات کنم و از آنها پرسیدم که دوست داشتند پدرانشان درمورد آنها چه بدانند: مشکلات آنها، احساساتشان، زندگیشان. نتیجه پاسخ های آنها را در این ۱۰ مورد گرد آوردم.

۱) “من دیگه بچه نیستم”. نوجوان ها بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارند به آنها بعنوان یک فرد بزرگسال احترام بگذارند. اینکه دیگران همچنان مثل قبل با آنها مثل یک بچه رفتار کنند برایشان عذاب آور است. اما پدرها می فهمند که نوجوانان مراحل مختلف بلوغ را پشت سر می گذارند و خیلی مهم است که واکنش خودتان را با مرحله بلوغ فرزندتان هماهنگ کنید. در اوایل نوجوانی باید از وضعیت آنها آگاه باشید و کمی بیشتر از یک بچه با او رفتار کنید.

۲) “من طوری رفتار می کنم که آماده ام یک بزرگسال باشم اما از وارد شدن به این مرحله از زندگی وحشت دارم.” اینکه فرزند نوجوانتان آماده باشد که مثل یک بزرگسال با او رفتار شود یا نه، بسیار نگران مسئولیت ناشی از آن خواهد بود. باید بفهمید که با تمام تظاهری که به قوی بودن می کند، فرزند نوجوانتان از دنیای ناشناخته ای که پیش رویش است می ترسد. پدرهایی که می توانند کمی احترام را با کمی حساسیت برای این موقعیت ادغام کنند می توانند تکیه گاه خوبی برای نوجوانشان باشند.

۳) “دوستانم برایم اهمیت بیشتری پیدا کرده اند.” بخشی از این روند تغییر این است که در آن نوجوان از وابستگی به والدین به سمت استقلال پیش می رود. این فرآیندی است که ما بعنوان پدر بسیار نسبت به آن هیجان زده می شویم. از این گذشته، آرزوی قلبی ما این است که فرزندانمان افرادی مستقل و مسئولیت پذیر شوند. بخشی از این فرایند شامل جدا شدن تدریجی از والدین و دیگران حتی دوستان می شود. این کاملاً طبیعی، قابل انتظار و مناسب است. پس اگر دیدید که فرزند نوجوانتان به جای خانه ماندن و با خانواده بودن با دوستانش وقت می گذراند زیاد ناراحت نشوید.

۴) “الان خیلی چیزها که قبلاً برایم سوال نبود، سوال شده است.” بخش عمده ای از فرایند بلوغ این است که یاد بگیرید به فکر خودتان باشید. نوجوانانی که بچه های مطیع و فرمانبرداری بودند الان سوال می کنند که چرا باید کارهایی که با آنها می گویید انجام دهند. آنها قضاوت شما را هم زیر سوال می برند. آنها باورها و ارزش های پایه ای خانواده تان را زیر سوال می برند. این فرایند پرسش کاملاً طبیعی و سالم است. سعی کنید به آنها برای پیدا کردن پاسخ این سوالات کمک کنید.

۵) “اتفاقات خاصی برای هورمون هایم می افتد که نمی توانم برایتان توضیح دهم”. پسرها وقتی نوجوان می شوند، خیلی زود رنج و تندخو شده و سریع صدایشان را بالا می برند مخصوصاً وقتی تحت استرس زیادی باشند. کنار دوستان از جنس مخالفشان احساس ناراحتی به آنها دست می دهد حتی اگر سالها با هم دوست بوده باشند. دوست دارند پوسترهایی روی دیوار اتاقشان بزنند که شما دوست ندارید. اما در اکثر این موارد خودشان هم علت احساسشان را نمی دانند. باید بفهمید که هورمون ها ممکن است علت ایجاد برخی از این رفتارها باشند. باید به آنها یاد بدهید که بااینکه سخت است اما می توانند هورمون هایشان را کنترل کنند.

۶) “من از آن نگاه متنفرم”. این نگاه همان نگاه معروف مادر و پدرهاست. یک چشم غره که باعث می شود نوجوان فکر کند که به مشکل افتاده است. با باز نگه داشتن دریچه ارتباط بین خودتان و فرزند نوجوانتان باید استفاده از این چشم غره را کمتر کنید باید راه های دیگری پیدا کنید که به آنها نشان دهید که از دستشان ناراحت شده اید.

۷) “گاهی وقت ها دوست دارم فقط تنها باشم”. نوجوانان دوست دارند وقتی به خود و دنیای خودشان فکر می کنند تنها باشند. بااینکه با دوستانشان خیلی حرف می زنند اما وقتی به خانه می آیند معمولاً به اتاقشان رفته و در را می بندند. این کاملاً طبیعی است و هیچ زنگ خطری به شمار نمی رود. اما اگر این رفتار افراطی شد آنوقت باید کمی نگران شوید.

۸) “گاهی وقت ها دلم می خواهد به حرفهایم گوش کنید”. پدرها بیشتر وقت هایی که می خواهند مشکلی را حل کنند سریع شروع به نصیحت کردن میکنند. باید جلوی این کار را بگیرید و سعی کنید فقط به حرفهای فرزندتان گوش کنید. خیلی وقت ها گفتگی بین والدین و نوجوان فرصتی است برای نوجوان تا خودشان بتوانند مشکلشان را حل کنند. باید این فرصت را به آنها بدهید تا بتوانند خودشان با مشکلات زندگی روبه رو شوند.

۹) “دوست دارم در کارهایتان ثبات قدم داشته باشید”. بااینکه نوجوانها معمولاً دربرابر اعمال قدرت والدین طغیان می کنند اما از آنها انتظار دارند که قوانینی برای خود داشته باشند و همیشه براساس یکسری قوانین یکسان با آنها رفتار کنند. نباید بطور مداوم قوانین خود را تغییر دهید. یک قانون داشته باشید و به آن متعهد باشید. این ثبات قدم باعث می شود نوجوانتان چیزی برای تکیه کردن به آن داشته باشد.

۱۰) “روی حرفتان بایستید”. نوجوانان از اینکه والدینشان یک روز یک چیزی بگویند و فردایش جور دیگری عمل کنند عصبانی می شوند. روی تعهدات خود بمانید. هیچ چیزی بدتر از شکستن قولتان نیست. اگر درمورد تماشای تلویزیون یا بازی های ویدئویی یک قانون خاص دارید، خود شما هم باید با همان قانون زندگی کنید. اگر به تعهدات خود وفادار بمانید فرزندتان هم احترام بیشتری برای شما قائل خواهد شد.

● نتیجه گیری

هیچ چیز در زندگی خسته کننده تر از زندگی با یک نوجوان نیست. نوجوانان در این دوران با احساسات و مشکلات تازه ای روبه رو می شوند و از آن وابستگی که به والدینشان داشته جدا شده و کم کم افرادی مستقل می شوند. اگر پدرها بتوانند چند نکته ساده را در رفتارهایشان با آنها رعایت کنند، می توانند کمک بسیار خوبی به فرزند نوجوانشان نموده و به آنها برای انتقال از دوران بچگی

پیام بازدید : 308 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

bil فردی که بیل گیتس اعتراف کرد از خودش هم ثروتمندتره

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمندتر هم هست؟

در جواب گفت بله فقط یک نفر پرسیدن کی هست؟ در جواب گفت : من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های در حقیقت طراحی مایکروسافت را تو ذهنم داشتم پی ریزی میکردم،در فرودگاهی در نیویورک بودم قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم………

و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من را دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت،سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز بودم چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش باز من اومدم روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟! پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم گفت به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه : گفت زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو  پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم. اکیپی رو تشکیل دادم بعد از ۱۹ سال گفتم که برید و در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخت یک ماه و نیم مطالعه کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمانه که الان دربان یک سالن تئاتره خلاصه دعوتش کردن اداره . بیل گیتس ازش پرسید منو میشناسی گفت بله جناب عالی آقای بیل گیتس معروف که دنیا میشناستشون سال های پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم گفت که طبیعی این حس و حال خودم بود بیل گیتس گفت میدونی چه کارت دارم گفت که میخوام جبران کنم اون محبتی که به من کردی :

گفت که به چه صورت؟

بیل گیتس گفت هر چیزی که بخوای بهت میدم (خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)

پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟

بیل گیتس گفت هرچی که بخوای

گفت هر چی بخوام؟

گفت آره هر چی که بخوای بهت میدم من به ۵۰ کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم

گفت آقای بیلگیتس نمیتونی جبران کنی

گفتم یعنی چی نمیتونم یا نمیخوام؟

گفت نه تواناییش رو داری اما نمیتونی جبران کنی

پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟

پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه اصلا جبران نمیکنه با این نمیتونی آروم بشی لطف تو ام که از سر ما زیاده

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروت مند تر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله مسلمان سیاه پوست

پیام بازدید : 266 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

شما با عضویت تو این سایت میتونین روزی ۵ اس ام اس رایگان به

دوستان خود بفرستید

پس از عضویت رمز عبور به ایمیل شما فرستاده میشود 

بر روی لینک زیر کلیک کنید

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

پیام بازدید : 493 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

damagh gonde تصویر مردی با بزرگترین دماغ در دنیا

مهمت اوزیوریک متولد سال ۱۹۴۹ ترکیه است که با داشتن دماغ ۸٫۸ سانی متری گنده ترین دماغ دنیا را به خود اختصاص داده است…

پیام بازدید : 344 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

 عکس   روشهای گفتن دوستت دارم بدون گفتن حتی یک کلمه

    همانطور که می دانید گفتن دوستت دارم برای شما و همچنین برای نامزدتان بسیار اهمیت دارد. اما شما نباید به گفتن دوستت دارم بسنده کنید. درحقیقت، ابراز علاقه غیر کلامی روش بهتری برای جذب کردن مردان است…

    مردها تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان ثابت کنند بنابراین برای ابراز احساساتشان کمتر از این جمله استفاده می کنند.  ما در اینجا شما را با نحوه ابراز علاقه چند نفر آشنا می کنیم تا ببینید چگونه می توانید علاقه و عشقتان را بدون گفتن یک کلمه به طرف مقابلتان ابراز کنید…..

    رمانتیک باشید
    • گاهی اوقات من یک پیام عاشقانه برای همسرم روی میز

    صبحانه اش می نویسم. مخصوصا روز ولنتاین با برش های

    نان روی میز صبحانه علاقه ام را به او نشان میدهم.

    او با دیدن این پیام عاشقانه لبخندی بر لبانش می نشیند.

    • هرچندوقت یکبار روی یک کارت برایش می نویسم

    که چقدر دوستش دارم و از او تشکر می کنم که قبل از اینکه بخوابد آن را بخواند.

    • همسر من، گاهی اوقات به ماموریت کاری می رود و وقتی که برمی گردد

    به او هدیه کوچکی می دهم. هدیه را روی میز آشپزخانه می گذارم و منتظر

    می مانم  تا متوجه اش شود. هدیه ای که برایش تهیه می کنم می تواند

    عطر مورد علاقه اش، گل طبیعی، یا حتی یک تکه وسیله زینتی که خودم درستش کردم باشد.

    •  من گاهی اوقات نوشته های عاشقانه، را در کشوی لباسهای

    همسرم می گذارم. او هرگز نمی تواند پیش بینی کند که دفعه

    بعد چه چیزی خواهد دید. او بعد از دیدن نوشته های

    من آن را بر می دارد و می داند که کار من است.

    • من روی آینه برای همسرم می نویسم دوستت دارم تا هروقت سراغ آینه رفت آن را ببیند.

    زندگی را راحت بگیرید
    • شوهر من هر شب خمیردندان را روی مسواکم

    می ریزد و روی سینک می گذارد. او بهترین شوهر دنیا است.

    • من لیست کانال های تلویزیون را به ترتیب علائق شوهرم تنظیم می کنم

    مثلا اول کانالی که بیشتر فیلم پخش می کند و سپس کانال ورزشی.

    چون می دانم که او به این دو شبکه علاقه دارد البته این موضوع

    را به او نمی گویم. زمانی که کنترل تلویزیون را دستش گرفت کاملا سورپریز می شود.

    • قبل از اینکه شوهرم سرکار برود، میز صبحانه را آماده می کند.

    برای یک مرد، این واقعا قدم بزرگی است.

    •  شوهر من هر روز صبح زود بیدار می شود. با وجود اینکه کارش

    ساعت ۹ شروع می شود و می توانید دیرتر از من بیدار شود اما اینگونه نیست.

    وقتی که من آماده شدم، همسرم سه فرزندمان را به سمت ماشینش

    می برد تا آنها را برساند. برای من این کار بهترین روش است

    که نشان می دهد او همه ما را عاشقانه دوست دارد.

    قدردانی تان را نشان دهید

    • وقتی که من و همسرم با دوستانمان بیرون می رویم

    من واقعا به خودمان افتخار می کنم حتی اگر او درمورد

    چیزهای کوچکی از من صحبت کند.

    •  هر روز صبح قبل از اینکه من از خواب بیدار شوم

    همسرم دو عدد حوله تمیز برایم آماده می کند

    تا وقتی که حمام رفتم حوله ام آماده باشد. یک حوله

    بزرگ برای بدنم و یک حوله کوچکتر برای موهایم.

    با در آغوش گرفتن همسرتان از او تشکر و قدردانی کنید

    اولین اعتراضی که بیشتر از بقیه از مردان می شنویم این است

    که آنها می گویند ما برای کاری که انجام می دهیم قدردانی نمی شویم.

    دفعه بعد که شوهرتان برای بردن زباله ها به بیرون از خانه رفت

    برای ۳۰ ثانیه هم که شده او را در آغوش بگیرید و از او قدردانی کنید.

    مردان فوق العاده تحت تاثیر این روش قرار میگیرند.

    •  زمستان ها موقع صبح، من ماشین شوهرم را استارت

    می زنم تا زمانی که می خواهد سرکار برود ماشینش گرم شده باشد.

    نشانه های عشق و صمیمیت را از خودتان به جا بگذارید

    • صفحه موبایل همسرتان را عوض کنید تا هروقت

    به گوشی اش نگاه کرد جمله دوستت دارم را بخواند.

    • من و همسرم ایمیل های کوتاهی برای همدیگر می فرستیم

    تا به همدیگر نشان دهیم که در هر لحظه چه حسی نسبت به یکدیگر داریم.

    یکبار او برای من نوشت: آهنگ یک خواننده مرا یاد تو می اندازد.

    حالا هرموقع که من آن را گوش می کنم متوجه می شوم چقدرشوهرم مرا دوست دارد.

    •  شوهر من ساعت ۵:۳۰ صبح بیدار می شود،

    اما شب قبل لباسهایش را از داخل کمد و کشویش بیرون می آورد

    تا صدای باز و بسته شدن آنها مرا بیدار و اذیت نکند. به نظر شما این عشق نیست؟!

    یک پیام رمزدار بفرستید
    • روی دیوار هال تا دیوار اتاق خواب

    نوشته ای دنباله دار برای همسرتان بنویسید.

    • هر روز صبح که شوهرم سر کار می رود سه بار برایم بوق می زند.

    با این کار به من نشان می دهد که دوستت دارم.

پیام بازدید : 290 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

جملات قصار و فلسفی سخنان بزرگان

نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد….

به غیر از خدا، به هر آنچه امید داشته باشی، خدا از همان چیز ناامیدت می کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یا سخنی داشته باش دلپذیر ، یا دلی داشته باش سخن پذیر . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کسی که ندای درونی خود را می شنود، نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشق خام میگه: چون به تو نیاز دارم دوستت دارم ،
عاشق پخته می گه : چون دوستت دارم بهت نیاز دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حماقتهایی هستند که با یادآوری آنها میخندیم و این حماقتها دردآورترین خاطرات زندگی ما هستند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه مرد احمق به یه زن میگه ساکت باش اما یک مرد دانا به یه زن میگه نمی دونی وقتی لبهات بسته اند چقدر خوشکل میشی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بجای آنکه فکر کنیم که چرا گل ها خوار دارند به آن فکر کنیم که چرا خوارها گل دارند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نه طوطی باش که گفته دیگران را تکرار کنی و نه بلبل باش که گفته خود را هدر دهی
.. سعید نفیسی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که می نمایی

«بایزید بسطامی»

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد. زرتشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست. لقمان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز

ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو ویترین زندگی به عروسکی نگاه نکن که مال تو نیست ، چون

اون فقط وسوسه ات میکنه تا اونی رو که داری از دست بدی .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . التماس به انسان خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خودتان قول بدهید ، هیچوقت به امید تغییر دادن کسی

با او وارد زندگی مشترک نشوید .

پیام بازدید : 300 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

مردی درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد
پسر ۸ ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد….

مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد
بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود
در بیمارستان کودک انگشتان دست خود را از دست داد
کودک پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟
مرد نمی توانست سخنی بگوید
به سمت ماشین بازگشت و شروع  به لگد مال کردن ماشین کرد
و چشمش به خراشیدگی که کودک کرده بود خورد که نوشته بود !

دوستت دارم

پیام بازدید : 304 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)
İmage
معمولا فهرست ثروتمندترین ها برای اغلب ما با نام «بیل گیتس» موسس غول نرم افزاری دنیا یعنی شرکت Microsoft پیوند خورده است؛ موضوعی که شهرت بیل گیتس را نه تنها به خاطر حضور موثرش در دنیای تکنولوژی که به خاطر ثروتش به دنبال داشته است. حالا اما گیتس گویا به جایگاه دوم این فهرست تنزل کرده است. جایگاه اول اما هنوز در اختیار یکی دیگر از فعالان عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات است. Carlos Slim Helu رییس شرکت مخابراتی Telmex از مکزیک در فهرست ثروتمندترین افراد در سال ۲۰۱۱ در جایگاه اول و به عنوان اولین میلیاردر جهان قرار گرفته است تا نمادی باشد از رشد و رونق صنعت ICT در سال های اخیر.
به گزارش فارس نویس، با این اوصاف اگر بگوییم تعداد زیادی از میلیاردرهای جهان را فعالان و بزرگان عرصه تکنولوژی تشکیل می دهند، چندان هم بیراه نگفته ایم. فهرست جدید منتشر شده از سوی مجله فوربس هم این موضوع را تایید می کند. به این ترتیب ثروتمندترین مردان عرصه تکنولوژی دنیا به ترتیب عبارتند از:
۱- کارلوس اسلیم هلو: این مرد ۷۱ ساله رییس یکی از بزرگ ترین شرکت های مخابراتی مکزیک با نام Telmex است. ثروت او اما در واقع خود ساخته است. او در کشورش هم به عنوان ثروتمندترین فرد شناخته می شود و در فهرست قدرتمندترین افراد جهان جایگاه ۲۱ را به خودش اختصاص داده است. ثروت خالص او در حال حاضر برابر ۷۴ میلیارد دلار است…..

۱- کارلوس اسلیم هلو: این مرد ۷۱ ساله رییس یکی از بزرگ ترین شرکت های مخابراتی مکزیک با نام Telmex است. ثروت او اما در واقع خود ساخته است. او در کشورش هم به عنوان ثروتمندترین فرد شناخته می شود و در فهرست قدرتمندترین افراد جهان جایگاه ۲۱ را به خودش اختصاص داده است. ثروت خالص او در حال حاضر برابر ۷۴ میلیارد دلار است.

İmage

۲- بیل گیتس: موسس ۵۵ ساله Microsoft بزرگ ترین شرکت نرم افزاری دنیا، این روزها به فعالیت های بشر دوستانه و خیرخواهانه می پردازد. ثروت خالص او تا ماه مارس امسال با کمی افزایش به ۵۶ میلیارد دلار رسیده است. گیتس با ثروت خود ساخته اش در حال حاضر دهمین فرد قدرتمند جهان و ثروتمندترین فرد در ایالات متحده آمریکاست.

İmage

۵- لری الیسون: مدیر ۶۶ ساله شرکت بزرگ نرم افزاری Oracle در حال حاضر با ثروت خالص ۵/۳۹ میلیارد دلاری در جایگاه پنجم فهرست ثروتمندترین مردان دنیا قرار دارد. او این ثروت را به صورت خود ساخته به دست آورده و در حال حاضر سومین فرد ثروتمند در ایالات متحده آمریکا به حساب می آید.

İmage

۲۴- لری پیج و سرگی برین: زوج موسس بزرگ ترین موتور جست وجوی اینترنتی دنیا یعنی Google در سن ۳۷ سالگی و ثروت خالص ۸/۱۹ میلیارد دلار به عنوان بیست و چهارمین افراد ثروتمند دنیا شناخته می شوند. آن ها در فهرست قدرتمندترین افراد دنیا هم جایگاه ۲۲ را به خودشان اختصاص داده اند و به ترتیب یازدهمین و دوازدهمین افراد ثروتمند در ایالات متحده آمریکا به حساب می آیند.

İmage

۳۰- جف بزوس: موسس و مدیرعامل ۴۷ ساله شرکت Amazon در حال حاضر با ثروت خالص ۱/۱۸ میلیارد دلار در جایگاه سی ام فهرست ثروتمندترین افراد دنیا قرار دارد. او به همراه مایکل بلومبرگ مدیر شرکت بزرگ بلومبرگ در این جایگاه قرار گرفته است. جف بزوس با این ثروت خود ساخته به عنوان چهاردهمین فرد ثروتمند آمریکا در جایگاه ۶۶ فهرست قدرتمندترین افراد جهان قرار دارد.

İmage

۳۶- عظیم پرمجی: مدیر یکی از بزرگ ترین شرکت های نرم افزاری هندوستان در منطقه بنگلور به نام Wipro، در حال حاضر و در سن ۶۵ سالگی با ثروت خالص ۸/۱۶ میلیارد دلار به عنوان سی و ششمین فرد ثروتمند دنیا شناخته می شود. او تحصیلکرده دانشگاه استنفورد است و سومین فرد ثروتمند هندوستان محسوب می شود.

İmage

۴۴- مایکل دل: موسس و مدیر عامل شرکت کامپیوتری بزرگ Dell در سن ۴۶ سالگی و ثروت خالص ۶/۱۴ میلیارد دلار جایگاه چهل و چهارم فهرست ثروتمندترین افراد دنیا را در اختیار دارد. او با این ثروت خود ساخته به عنوان شانزدهمین فرد ثروتمند آمریکا شناخته می شود.

İmage

۴۶- استیو بالمر: مدیر عامل ۵۴ ساله شرکت بزرگ Microsoft در حال حاضر با ثروت خالص ۵/۱۴ میلیارد دلار به عنوان چهل و ششمین فرد ثروتمند جهان و هفدهمین فرد ثروتمند در آمریکا شناخته می شود. بالمر که دانش آموخته دانشگاه هاروارد است، این ثروت را به صورت خود ساخته به دست آورده است.

İmage

۵۲- مارک زوکربرگ: موسسه شبکه اجتماعی
پر طرفدار Facebook به عنوان یکی از جوان ترین ثروتمندان دنیا با ثروت خالص ۵/۱۳ میلیارد دلار در فهرست میلیاردرهای بزرگ دنیا قرار دارد. او در۲۶ سالگی در جایگاه نوزدهمین فرد ثروتمند آمریکا و چهلمین فرد قدرتمند دنیا قرار دارد.

İmage

۵۷- پل آلن: یکی از خبرسازترین افراد عرصه تکنولوژی در سال ۲۰۱۰ که به خاطر شکایت های پی در پی از شرکت های بزرگ تکنولوژی جنجال آفرین شد. آلن یکی از سرمایه گذاران شرکت Microsoft بوده است و در حال حاضر بیست و یکمین فرد ثروتمند آمریکا است.

İmage

۹۳- آناندا کریشنان: او موسس یکی از بزرگ ترین شرکت های مخابراتی در مالزی است و با ثروت خالص ۵/۹ میلیارد دلار به عنوان نود و سومین فرد ثروتمند جهان و دومین فرد ثروتمند در کشورش شناخته می شود.

İmage

۹۵- رابین لی: مدیر عامل شرکت چینی Baidu که بزرگ ترین سایت حراج اینترنتی این کشور هم هست، با ثروت خالص ۴/۹ میلیارد دلار و در ۴۲ سالگی در این جایگاه قرار گرفته است. او در حال حاضر ثروتمندترین فرد کشورش بوده و به عنوان چهل و ششمین فرد قدرتمند دنیا شناخته می شود.

İmage

۱۰۵- لی کان هی: مدیرعامل شرکت بزرگ Samsung با سرمایه ۶/۸ میلیارد دلاری در سن ۶۹ سالگی، در جایگاه صد و پنجم این فهرست قرار گرفته است و ثروتمندترین فرد در کره جنوبی هم به شمار می آید.

İmage

۱۱۰- استیو جابز: محبوب ترین چهره این روزهای دنیای تکنولوژی و مدیرعامل شرکت کامپیوتری بزرگ Apple و شرکت Pixar در حال حاضر صد و دهمین فرد ثروتمند جهان است. او در سن ۵۶ سالگی و با ثروت خالص ۳/۸ میلیارد دلار به عنوان سی و چهارمین فرد ثروتمند آمریکا و هفدهمین فرد قدرتمند جهان شناخته می شود.

İmage

۱۳۶- اریک اشمیت: مدیر عامل ۵۵ ساله شرکت بزرگ Google با ثروت خالص ۷ میلیارد دلاری در این جایگاه در فهرست میلیاردرهای جهان قرار دارد. او در حال حاضر چهل و دومین فرد ثروتمند آمریکا به حساب می آید. او همراه با جورجیو آرمانی طراح بزرگ ایتالیایی در جایگاه صد و سی و ششم این فهرست قرار گرفته است.

İmage

۱۴۱- هاسو پلاتنر: موسس شرکت بزرگ نرم افزاری SAP آلمان در ۶۷ سالگی و با ثروت خالص ۹/۶ میلیارد دلار در این فهرست قرار دارد. او در حال حاضر به عنوان دهمین فرد ثروتمند کشورش هم شناخته می شود.

İmage

۱۴۵- پیر امیدیار: موسس ۴۳ ساله بزرگ ترین حراجی اینترنتی دنیا یعنی Ebay با ثروت خالص ۷/۶ میلیارد دلار در فهرست میلیاردرهای جهان قرار دارد. مدیر ایرانی Ebay در حال حاضر به عنوان چهل و چهارمین فرد ثروتمند ایالات متحده آمریکا هم شناخته می شود.

İmage

۱۸۲- هیروشی میکیتانی: مدیر عامل شرکت Rakuten، بزرگ ترین فروشگاه آنلاین در ژاپن با ثروت خالص ۶/۵ میلیارد دلار در این فهرست قرار گرفته است. او در سن ۴۶ سالگی به عنوان پنجمین فرد ثروتمند کشورش شناخته می شود.

İmage 
پیام بازدید : 434 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

Beautiful 3D Wallpapers 05 دانلود والپیپر سه بعدی بسیار زیبا از طبیعت

با درخواست بعضی از کاربران عزیز درجهت قرار دادن تصاویر سه بعدی در این پست مجموعه تصاویر فوق العاده زیبا سه بعدی را آماده کرده ایم.این مجموعه پنجم از این تصاویر بوده و از کیفیت بالای برخوردار است.فرمت این تصاویر JPG بوده و در سایز ۱۲۰۰*۱۹۲۰ پیکسل تهیه شده است. این مجموعه تصاویر زیبا و با کیفیت که شامل ۲۰ عکس میباشد را در یک فایل فشرده شده در اختیار شما قرار داده ایم. با دانلود این تصاویر و استفاده به عنوان تصویر زمینه دسکتاپ خود نهایت لذت را ببرید.امید است این مجموعه توانسته باشد نظر شما را جلب کند. منتظر مجموعه های بعدی تحت همین عنوان باشید.

برای دانلود این مجموعه عکس به ادامه مطلب مراجعه کنید …

فرمت : JPG
dl دانلود والپیپر سه بعدی بسیار زیبا از طبیعتدانلود : دانلود- Download | حجم: ۱۱٫۸ مگابایت

پیام بازدید : 363 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

469d7544470b9ee02bd3b043cafbc576 جدیدترین و جنجالی ترین مدل BMW+تصاویر

اقدامات قبلی و اخیر بی.ام.دبلیو درباره طراحی مدل های سری ۶ با انتقاداتی روبه رو بود اما در سری ۶ کاملا جدید با طراحی جدید و نکته سنجی بسیاری ارایه شده است…

مدل i 650 یک خودرو ۴٫۴ لیتری V8 با ۴۰۰ اسب بخار است که به انتخاب شما می تواند ۸ سرعته اتومات یا ۶ سرعته دستی باشد.

این مدل تازه که یک کوپه اسپرت است با حداکثر سرعت mph 155 در ۴٫۸ ثانیه بهmph 60 می رسد.

مدل ۲۰۱۲ i 650 تنها خودرو در این گروه است که دارای سیستم نمایش بالای سر است که به راننده کمک می کند ضمن اینکه جاده را نگاه می کند اطلاعات مهم را نیز بر روی شیشه جلو ببیند. این سیستم دارای تصاویر ۳ بعدی با کیفیت بالا است.

469d7544470b9ee02bd3b043cafbc576 جدیدترین و جنجالی ترین مدل BMW+تصاویر

28f3594a7d6eeccb6172a3500a9c08ad جدیدترین و جنجالی ترین مدل BMW+تصاویر

b54044fe37c595fdf39ddb155513926b جدیدترین و جنجالی ترین مدل BMW+تصاویر

feade1657d9d70b775923a7d9a27595e جدیدترین و جنجالی ترین مدل BMW+تصاویر

 

پیام بازدید : 298 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

62eec59d7ddd29c3248f4e4a7bb007d4 ریاضیدان و گفته زیبای وی درباره زنان و مردان

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند…

جواب داد:
اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =۱
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰۰

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.

پیام بازدید : 523 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

206996a867a44d78920e4cdb7d4f1fc1 ریزش مو و عوامل موثر بر آن

اکثر مردم روزانه بین ۷۰ تا ۱۵۰ تار موی سرشان را از دست می دهند و معمولا کم شدن موی سر هنگامی است که ریزش مو بیشتر از رویش مو باشد…..

دکتر مهناز بنی هاشمی، عضو مرکز تحقیقات بیماریهای پوست و سالک اظهار داشت:‌ خانمها نیز اغلب به اندازه آقایان دچار ریزش مو می شوند که عمدتا در حین شستشو، شانه زدن و یا بستن موی سر این اتفاق رخ می دهد.

وی افزود: قطع مصرف داروهای ضد بارداری بعد از زایمان و در دوران شیردهی، شروع دوران یائسگی، بعد از کاهش سریع وزن، اختلالات و بیماریهای هورمونی و همچنین کمبود ویتامین و دیگر مواد مغذی مانند آهن و روی را از جمله دلایل ریزش مو در خانمها است.

بنی هاشمی تصریح کرد: کم مو شدن وقتی قابل توجه است که حدود ۴۰ درصد موی سر از دست برود و در بیشتر موارد به ندرت ریزش دائمی است ومعمولا در طی ۹ ماه رویش موها به حالت طبیعی خود بازمی گردد.

وی با اشاره به اینکه موهای سر به مدت سه تا پنج سال رشد کرده و سپس برای سه ماه دیگر نمی رویند و مجددا شروع به رشد می کنند، گفت: اگر موی افراد می ریزد، تا از مرحله توقف رشد به حالت فعال و رویش مجدد برنگردد، نمی توان جلوی ریزش آنها را گرفت و این مسئله حدود چند ماه طول می کشد.

عضو مرکز تحقیقات بیماریهای پوست و سالک ابراز داشت: بروز بیماریهای پوست سر، عفونتها، تومورها و حوادثی مانند سوختگیها و جراحات عمیق پوست می تواند منجر به ایجاد جوشگاه واسکار شود که در این حالت ریزش مو دائمی خواهد بود.

بنی هاشمی، مراجعه به پزشک و تشخیص علت ریزش مو ، صبر و بردباری ، تامین ویتامینها و املاح کاهش یافته در بدن و اصلاح وضعیت غذایی را از راهکارهای درمان ریزش مو برشمرد.

پیام بازدید : 280 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

9a50255191746d0e25af02047a7e8adc دلایل فرو رفتن ناخن در گوشت+ روش های درمان

ناخن فرورونده در گوشت زمانی به‌وجود می‌آید که لبه‌های ناخن (یک طرف یا هر دو طرف) در بافت نرم کنار ناخن فرو بروند

فرورفتن ناخن در بافت کنار باعث ایجاد درد شدید و گاهی عفونت می‌شود. ناخن فرورونده می‌تواند در ناخنهای دست یا پا اتفاق بیفتد اما اغلب اوقات شست پا گرفتار می‌شود

دکتر علیرضا واعظ شوشتری  متخصص پوست و مو گفت ” علت‌های زیر میتواند باعث ناخن فرورونده در گوشت شود:

۱- کفش نامناسب:
استفاده از کفش‌های تنگ، دارای پنجه کوتاه، پوشیدن کفش‌های پاشنه بلند که فشار را روی پنجه و انگشتان متمرکز می‌کند باعث می‌شوند انگشتان بیشتر از حد طبیعی تحت فشار قرار بگیرند و زمینه ناخن فرورونده ایجاد شود. خانمهای بارداری که از کفشهای قبلی خود استفاده میکنند ممکن است بدلیل وجود ورم ناشی از بارداری در پاها، انگشتانشان بیشتر تحت فشار قرار بگیرند.

۲- کوتاه کردن نادرست ناخنها:
ناخنها باید به صورت خط مستقیم و نه هلالی کوتاه شود تا کناره تیز ناخن خارج از بافت کناره ناخن قرار بگیرد.

۳- آسیب به ناخن‌ها:
هر نوع فشار و یا ضربه به انگشتان و ناخن‌ها می‌تواند باعث فرورفتن ناخن به داخل گوشت شود.برای مثال میتوان از بازی فوتبال که باعث آسیب مکرر به ناخن و انگشت میشود نام برد.

علائم ناخن فرو رونده چیست؟
مهمترین و آزارنده‌ترین علامت ناخن فرو رونده در گوشت درد است.گاهی شدت درد به حدی است که ضربه زدن به ناخن فرو رفته باعث ایجاد یک درد بسیار شدید و تیر کشنده میشود. علامت دیگر ناخن فرورفته عفونت است که گاهی باعث ترشح چرکی یا ترشحات خون‌آلود میشود.

درمان ناخن فرورونده
در مراحل اولیه بیماری می‌توان آن را به وسیله قرار دادن پا را در آب ولرم و بتادین بهبود بخشید. درمان موارد حاد ناخن فرورونده با درمانهای نگهدارنده بهبود نمی‌یابد و احتیاج به یک جراحی سرپایی دارد. برای این کار بعد از تزریق ماده بی‌حسی بخشی از ناخن که در گوشت فرورفته است برش داده میشود و جدا میگردد. سپس بخش زاینده ناخن که این قسمت از ناخن را تولید میکرده توسط تزریق فنل از بین میرود.انجام این کار باید با دقت فراوان انجام شود چرا که در صورت عدم انجام صحیح این کار بیماری مجدداً عود میکند.
پس از انجام این جراحی سرپایی شکل ناخن تغییر نمی‌کند و ناخن، زیبایی قبلی خودش را حفظ میکند.در صورت انجام صحیح جراحی احتمال عود مجدد آن ناچیز است.

روش دیگر برداشتن همه ناخن است. در برداشتن کلی ناخن، بعد از تزریق ماده بی‌حسی، ناخن به طور ناگهانی کشیده می‌شود و بستر آن باقی می‌ماند. با انجام پانسمان و تجویز دارو بیمار می‌تواند بعد از ۱۰ دقیقه مرخص شود. خونریزی هم در همان زمان جراحی بند می‌آید. بعد از مدتی ناخن دوباره رشد می‌کند اما ممکن است بد شکل و یا به سمت بالا رشد کند و دوباره مستعد بیماری ناخن فرورونده شود.

پیام بازدید : 283 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

بیایید در لحظه زندگی کنیم ولی در لحظه لذت نبریم.

جرات را در تشویق امتحان کنید.هر کسی شجاعت آن را ندارد.

صبر را باید از کودکی آموخت تا لغزش های خود را کنترل کنیم این مطالب به فکر نیاز دارد.

چرا ما انسانها با کوچکترین اشتباهی که از کسی می بینیم همه خوبی ها و حسن آن را ندیده می گیریم. جای تعجب!!

کاش این فرهنگ در ما جای بیفتد که با پول مقیاس نشویم . با زندگی وموفقیت به انصاف نزدیک تر است.

زنبور تا به گل نیش می زند تبدیل به عسل می شود ولی همینکه به انسان نیش می زند می میرد کمی نگران کننده نیست؟

بییایید صادقانه درباره چیزهای که می ترسیم تحقیق کنیم شاید ریشه از گذشته داشته باشد که بتوانیم آن را جبران کنیم.

برداشت از حرف از عمل فقط یک نظر است که میتواند نظر بدهند ولی درستی یا غلط بودن آن را نشان نمی دهد.

احساسات را باید کنترل کرد بزرگترین اشتباه من که نتوانستم آن را خوب مهار کنم چون همیشه دنبال کسی بودم که مرا فقط برای خودم دوست داشته باشد.متاسفم برای خودم و برای کسانی که یک عمر در جستجو بودند و نامردی زیاد دیدند. متاسفم

قبل از آنکه به تحصیلات دقت کنیم باید تنحصیلات اجتماعی خودرا بالا ببریم این کار لازم برای موفقیت است.

قبل از اسم انسان برروی ما بگمانم فرشته بوده فرشته هر کاری را نمی تواند انجام بدهد ما برای کارهای بد به دنیا نیامدیم.

وحدت در خانواده بهترین دل گرمیست و در رقص زیباترین .من این رقص را درکردستان دیدم.

دروغ زمانی گفته می شود یا طرف مقابل ظرفیت راست شنیدن ندارد یا خطایی ست که خود از آن با خبر هستیم ویا یک عادت زشت.در هر صورت شناخت این واقعیت خالی از لطف نیست.

وقتی کار نیک می کنیم دنبال یه اسم براش نگردیم بگذاریم خدا براش یه اسم انتخاب کند ولی وقتی کار ناشایستی می کنیم برایش یک اسم انتخاب کنیم تا بتوانیم صدایش کنیم.

پیام بازدید : 280 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

تصویر بک گراند کامپیوترت رو عوض کن….

بعد از عکس پروفایل این دومین چیزیه که چشت هر روز بهش می افته

روی بک گراندت چیزی بزار که تو رو خواه نا خواه مجبور به خندیدن کنه

این دومین مرحله ی پخش کردن انرژی توی محیط اطرافه…

تو خودت میتونی روان شناس خودت باشی

پس با یه سری کارهای کوچیک محیط اطرافت رو شاد تر  کن .

پیام بازدید : 348 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

یک هکر ایرانی که خود را ” فرهاد جمشید پور ” معرفی کرده صفحه فیس بوک نانسی عجرم خواننده مشهور لبنانی را هک کرده و در آن پیام نوشته است…

جمشید پور در مطلب خود که در صفحه فیس بوک نانسی نوشته شده از این خواننده لبنانی درخواست کرده که برای طرفداران پرشمار ایرانی خود نیز ترانه ای بخواند.

این هکر نوشته است: ” این صفحه از سوی من هک شده است. من فرهاد جمشید پور از ایران هستم . شما طرفداران زیادی در ایران دارید. ما در ایران سایت های زیادی درباره نانسی داریم . من درخواستی از شما دارم . لطفا همانطور که برای طرفداران خود در کویت و مصر خوانده اید ، یک آهنگ نیزبرای طرفداران ایرانی خود بخوانید “.

صفحه نانسی عجرم در فیس بوک بیش از ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار عضو دارد که بیشتر از کشورهای عربی و دیگر کشورهای جهان هستند.
گفتنی است اخیرا تبلیغات یک دستمال کاغذی در ایران با نام نانسی به دلیل استفاده زیرکانه از نام این خواننده مشهور لبنانی متوقف شد .

پیام بازدید : 497 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

پارک ملی یلو استون در امریکا نخستین پارک ملی جهان و شگفت انگیز ترین مناطق زمین محسوب می‌گردد که شهرتش را مدیون حیات وحش و ویژگی‌های انرژی زمین‌گرمایی خود و به خصوص جلوه محبوب آن، آبفشان الد فیثفول است. این پارک ملی دارای اکوسیستم‌های متنوعی است که جنگل‌های کوهستانی آن اکوسیستم غالب را شکل می‌دهد. یکی از مناظر خیره کننده در پارک ملی یلو استون، چشمه آب گرم آنست. درون این چشمه آب گرم زیبا باکتری های مختلفی زندگی میکنند و تجمع آنها در سطوح مختلف باعث ایجاد رنگ های فوق العاده ای در اطراف چشمه شده است که انگار آب در رنگ های شگفت انگیزی نقاشی شده است….

چشمه آب گرم با رنگ های زیبا

چشمه آب گرم چشمه آب گرم

چشمه آب گرم

 

پیام بازدید : 264 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/1/25/89958_208.jpg

کسانی که در محل ساختمان می‌مردند جسدشان را لای دیوار می‌گذاشتند. اکنون در انتهای شرقی این دیوار یعنی در «شان‌های گوان» معبدی وجود دارد که می‌گویند برای بانویی به اسم «مون جیان نو» ساخته شده است.

کمتر کسی است در جهان که نام دیوار چین را نشنیده باشد که بین مغولستان و چین به معنی اخص ممتد است. این دیوار بزرگ بیش از دو هزار سال عمر کرده است و بیش از ۶ هزار کیلومتر طول دارد.

به گزارش جام جم به نقل از سایت تاریخ جهان، بلندی آن قسمت دیوار که در شمال پکن بنا شده است، ۸٫۵ متر و در نقاط دیگر از ۴ تا ۱۵ متر است و قطر دیوار ۴٫۵ تا ۷٫۵ متر است. دیوار چین شامل دیوارهای متعدد جداگانه شده است، چراکه هر دودمان پس از روی کار آمدن دیوارهایی بر آن می‌افزودند.

ساختن دیوار در قرن سوم قبل از میلاد در عهد امپراتور «شی خوانگ تی» از سلسله سلاطین چین (۱۰۸ تا ۲۲۱ قبل از میلاد) شروع شد و دامنه کار دیوارسازی طی سلطنت آن دودمان بسیار وسیع گردید.

یک میلیون برای این کار بسیج شده بودند و چون شرایط کار بسیار سخت بود گروه کثیری از کارگران می‌رفتند و برنمی‌گشتند.

کسانی که در محل ساختمان می‌مردند جسدشان را لای دیوار می‌گذاشتند. اکنون در انتهای شرقی این دیوار یعنی در «شان‌های گوان» معبدی وجود دارد که می‌گویند برای بانویی به اسم «مون جیان نو» ساخته شده است.

«مون جیان نو» دختری بود که با جوانی از مردم دهکده خود ازدواج کرده بود. چند روز پس از ازدواج شوهر را برای دیوارسازی بردند. چند سالی از رفتن او گذشت و هیچ خبری از او نرسید.

مون جیان نو که پیوسته نگران سرنوشت شوهر خود بود، عاقبت تصمیم گرفت شخصا برود و از وی سراغی بگیرد و او را بیابد.

روزی عازم محل کار او شد پس از طی مسافت بسیار سرانجام به محل کار شوهر رسید، ولی شوهر خود را پیدا نکرد. همکارانش به او گفتند خیلی احتمال دارد که شوهرش مرده باشد و جسد او را هم لای دیوار گذارده باشند.

مون‌ جیان نو این خبر را که شنید بسیار غمگین گردید و همانجا ماند و روزها و شب‌ها زیر آن قسمت دیوار می‌نشست و گریه می‌کرد.

شبی در اثنای گریستن، آواز مهیبی شنید. سرش را بلند کرد دید دیوار شکاف برداشته است. در داخل شکاف جسد شوهر خود را تشخیص داد. آخر لباسی را که شوهرش بر تن داشت خوب می‌شناخت. مون جیان نو بی‌درنگ خود را روی جسد شوهر خود افکند و دیگر بیرون نیامد. اکنون این حکایت اسفناک همچنان در میان مردم چین بر سر زبان‌هاست و سرزنشی از بیداد و ستم گذشتگان دارد.

پیام بازدید : 200 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

اس ام اس های عاشقانه و رمانتیک فروردین 90

لعنت به تمام کسانی که تو نیستند ولی عطر تو را می زنند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دیونه
وحشی
سنگدل
ترسو
تیمارستانی
دورو
ابله
روانی
معتاد

حالا کلمه اول هر حرف رو کنار هم بزاری چی میشه؟

می دانم !

بهار٬ خنده ی زیبای توست که هر روز در دلم سبز می شود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر رود دیده و عقل و خرد و جان تو مرو

که مرا دیدن تو بهتر از ایشان تو مرو

آفتاب و فلک اندر کنف سایه توست

گر رود این فلک و اختر تابات تو مرو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…

دست به خلاف بزنیـم…!

من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!

تو تنهـایـی مـرا…!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نه خوابم می‌برد نه می‌برد مرگم به بیداری
به این حال معلق تا کی‌ام بیدار می‌داری
هوا! گاهی هوا! گاهی هوا! گاهی هوا! گاهی،
نفس بفرست! مُردم آه! از این آه تکراری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد

نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دارم حست می کنم لحظه لحظه با منی

تو تموم لحظه هام تو  هوام پر میزنی

این چه احساسیه که واسه من مقدسی

تا دلم تورو میخواد تو به دادم می رسی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیامبر شب های دلتنگی ام باش که من بی اعجاز، تو را مومنم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق برای یک مرد فقط صفحه ای از کتابه ولی برای یک زن تموم تاریخ زندگیشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انگشتانت را …

به من قرض بده

برای شمردن لحظه های نبودنت

کم آورده ام!…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قبول که ما ، دو خط موازی

هیچگاه به همدیگر نمی رسیم

فقط

کمی فاصله را کمتر کن

می خواهم بهتر ببینمت .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد

به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میشنوی؟

بعد از اینکه تو دلم را صدا زدی

لحظه به لحظه دارد پاسخت را میدهد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم گم کرده راهش را

و چشمانم نگاهش را

شبیه آسمانی که

شبی گم کرده ماهش را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خیال شعبده بازی دارم  تو رفته ای و پیش منی هنوز..!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر چقدر می خواهی به من پیله کن دوست دارم پروانه گی را…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگرچه خسته از رهم ولی برای دیدنت

به بال شوق یاد تو سوار می شوم بیا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ا فراغت تو شکستی دل من، می ترسم!

خرده های دل من در کف پایت برود

پیام بازدید : 254 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)
 
Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com
 
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…هيچ کس جوابي نداد. همه ي کلاس يکباره ساکت شد. همه به هم ديگه نگاه مي کردند. ناگهان سارا يکي از بچه هاي کلاس آروم سرش و انداخت پايين در حالي که اشک تو چشاش جمع شده بود. سارا سه روز بود با کسي حرف نزده بود بغل دستيش نيوشا موضوع رو ازش پرسيد. بغض ساراترکيد و شروع کرد به گريه کردن معلم اونو ديد و... گفت: سارا جان تو جواب بده دخترم عشق چيه؟ سارا با چشماي قرمز پف کرده و با صداي گرفته گفت: عشق؟ دوباره يه نيشخند زدو گفت:عشق... ببينم خانوم معلم شما تابحال کسي رو ديدي که بهت بگه عشق چيه؟ معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولي الان دارم از تو مي پرسم!!! سارا گفت: بچه ها بذاريد يه داستاني رو از عشق براتون تعريف کنم تا عشق رو درک کنيد نه معني شفاهي شو حفظ کنيد...

و ادامه داد: من شخصي رو دوست داشتم و دارم از وقتي که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتي که نفهميدم از من متنفره بجز اون شخص ديگه اي رو توي دلم راه ندم براي يه دختر بچه خيلي سخته که به يه چنين عهدي عمل کنه. گريه هاي شبانه و دور از چشم بقيه به طوريکه بالشم خيس مي شد اما دوسش داشتم بيشتر از هر چيز و هر کسي حاضر بودم هر کاري براش بکنم هر کاري... من تا مدتي پيش نمي دونستم که اونم منو دوست داره ولي يه مدت پيش فهميدم اون حتي قبل ازينکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزاي قشنگي بود sms بازي هاي شبانه، صحبت هاي يواشکي ما باهم، خيلي خوب بوديم، عاشق هم ديگه بوديم، از ته قلب همديگرو دوست داشتيم و هر کاري براي هم مي کرديم. من چند بار دستشو گرفتم يعني اون دست منو گرفت خيلي گرم بودن عشق يعني توي سردترين هوا با گرمي وجود يکي گرم بشي عشق يعني حاضر باشي همه چيز تو به خاطرش از دست بدي. عشق يعني از هر چيزو هز کسي به خاطرش بگذري اون زمان خانواده هاي ما زياد باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که ديگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع رو گفت پدرم ازين موضوع خيلي ناراحت شد فکر نمي کرد توي اين مدت بين ما يه چنين احساسي پديد بياد ولي اومده بود پدرم مي خواست عشق منو بزنه ولي من طاقت نداشتم نمي تونستم ببينم پدرم عشق منو مي زنه رفتم جلوي دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش مي کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت سارا نه من نمي تونم بذارم که بجاي من تو رو بزنه من با يه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق يعني حاضر باشي هر سختي رو بخاطر راححتيش تحمل کني.بعد از اين موضوع عشق من رفت ما بهم قول داده بوديم که کسي رو توي زندگيمون راه نديم اون رفت و ازون به بعد هيچکس ازش خبري نداشت اون فقط يه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود:
سارای عزيز هميشه دوست داشتم و دارم من تا آخرين ثانيه ي عمر به عهدم وفا مي کنم منتظرت مي مونم شايد ما توي اين دنيا بهم نرسيم ولي بدون عاشقا تو اون دنيا بهم مي رسن پس من زودتر مي رمو اونجا منتظرت مي مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش دوستدار تو (ب.ش)

سارا که صورتش از اشک خيس بود نگاهي به معلم کردو گفت: خب خانم معلم گمان مي کنم جوابم واضح بود. معلم هم که به شدت گريه مي کرد گفت:آره دخترم مي توني بشيني. سارا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گريه مي کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شد و گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا براي مراسم ختم يکي از بستگان! سارا بلند شد و گفت: چه کسي ؟ ناظم جواب داد: نمي دونم يه پسر جوان... دستهاي سارا شروع کرد به لرزيدن پاهاش ديگه توان ايستادن نداشت ناگهان روي زمين افتادو ديگه هم بلند نشد!!! آره ساراي قصه ي ما رفته بود رفته بود پيش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توي اون دنيا بهم رسيدن...

سارا هميشه اين شعرو تکرار مي کرد

خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسي باش که خواهان تو باشد
خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسي باش که پايان تو باشد
پیام بازدید : 243 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

 

اينها بخشي از سخنان دختر جوان ديروز و زن شکسته امروز به نام شيواست که با سر و وضعي نامرتب و خون‌آلود كه از درگيري شديدي حكايت مي‌كرد به دايره مشاوره کلانتري ۱۱ فريدن مراجعه و از شوهر شيشه‌ا‌ي خودش شاکي بود.

او گفت: «از دست شوهرم امنيت جاني ندارم، بسيار بدبين است و خيال مي‌كند با مرد غريبه‌اي رابطه دارم».


اين زن داستان زندگي‌اش را اين‌گونه شرح داد: تا دوم دبيرستان بيشتر درس نخواندم. وسط سال به بهانه اينكه درس‌ها سخت است و مغزم كشش آنها را ندارد، درس و مدرسه را رها كردم و خانه‌نشين شدم. صبح‌ها بدون هيچ اضطراب و دغدغه‌اي تا ساعت ۹ مي‌خوابيدم و بعد با آرايشي غليظ راهي كوچه و خيابان مي‌شدم؛ به خاطر زيبايي مورد توجه جوانان و نوجوانان بودم تا اينکه با يكي از آنها به نام احمد رابطه تلفني برقرار کردم‌، مي‌خواستم با او ازدواج كنم. هر چه پدر و مادرم نصيحتم مي‌كردند بي‌فايده بود، پدرم وقتي قضيه رابطه با احمد را فهميد با زبان خوش، كار اشتباهم را گوشزد كرد و هنگامي كه بي‌‌توجهي‌ام را ديد‌، متوجه شد با زبان خوش نمي‌تواند جلودارم شود براي همين يكي، دو بار متوسل به زور شد اما دخالت مادرم به قائله پايان مي‌داد.


نه نصيحت‌هاي دلسوزانه مادر و نه ضرب‌شست پدر هيچ كدام افاقه نكرد و آنها كه از دست من به ستوه آمده بودند، دست به دامان عمه‌ام شدند و او با تعريف وتمجيد از من نزد اين و آن سعي کرد شوهري برايم دست و پا كند. بعد از يك هفته با خوشحالي خبر آورد كه برادر همسايه‌شان آخر هفته به همراه خانواده به خواستگاري‌ام مي‌آيد.


با شنيدن اين خبر ناراحت شدم و با مادرم جر و بحث كردم چراکه دوست داشتم با احمد كه به خاطرش همه كتك‌ها و طعنه و كنايه‌ها را شنيده بودم، ازدواج كنم اماظاهرا مخالفت من بي‌فايده بود. بعد از چند روز عباس به همراه خانواده‌اش به خواستگاري من آمد و به اجبار عمه و پدر و مادرم‌ به عقد يكديگر در آمديم.


هيچ علاقه‌اي به او نداشتم و عمه مي‌گفت عشق و علاقه بعد از ازدواج به وجود مي‌آيد و عشق و عاشقي كوچه و بازار دوامي ندارد. در كمتر از دو‌ماه با عباس ازدواج كردم و براي اينكه رابطه با احمد برايم دردسر نشود به پيشنهاد عمه‌ام راهي يكي از شهرهاي اطراف شديم، عباس هم بعد از چند روز به همان شهر منتقل شد.


شوهرم مرد خوبي بود و وقتي تلاشش را ديدم سعي كردم دل به زندگي بدهم و فكر احمد را از سرم بيرون كنم. بعد از دو سال خداوند فرزندي به ما عطا كرد و عباس براي خوشحال كردنم به مناسبت تولد فرزندمان برايم خط و گوشي همراه خريد. با تلفن به دوست و آشنا پيام مي‌فرستادم تا اينكه يك روز پيامي زيبا و عاشقانه از شماره‌اي ناشناس دريافت كردم و به تصور اينكه يكي از اقوام است جوابش را دادم. تبادل پيام‌ها از جانب من و آن شخص ناشناس ۲ماه طول كشيد.


يكي، دو بار هم تلفنم زنگ خورد كه به محض شنيدن صدا، گوشي را قطع مي‌كردم تا اينكه يك روز تماس گرفت و خود را بهروز معرفي كرد و از او خواستم ديگر مزاحم نشود اما او دست‌بردار نبود مدام به تلفنم زنگ ميزد و ابراز علاقه مي‌كرد. آنقدر مهربان بود كه ناخواسته مجذوبش شدم. ارتباط تلفني‌مان مخفيانه صورت مي‌گرفت‌؛ چند بار يكديگر را ملاقات كرديم و او گفت به من علاقه‌مند شده است و قصد دارد با من ازدواج كند. آن‌قدر از علاقه و زندگي زيبايي كه قصد دارد برايم بسازد گفت كه خام شدم، ديگر نمي‌توانستم عباس را تحمل كنم براي همين بناي ناسازگاري ‌ گذاشتم و بهانه‌جويي و بد‌اخلاقي را به حدي رساندم كه مجبور شد طلاقم دهد.


براي اينكه با بهروز ازدواج كنم جگر‌گوشه‌ام كه حالا ديگر موجودي اضافه و مزاحم آزادي‌هايم بود را به عباس سپردم و بعد از بخشيدن مهريه از عباس جدا شدم با چشماني اشك‌‌آلود به خدا واگذارم كرد و من سرمست از آزادي و وصال بهروز چشمانم را روي حقيقت بسته بودم. پدر و مادرم مرا از خود راندند و من بدون هيچ عاقبت‌انديشي با مهريه‌اي اندك با بهروز ازدواج كردم و اين در حالي بود كه خانواده‌اش هرگز مرا به عنوان عروس خود نپذيرفتند.


بعد از ۵‌ ماه زندگي مشترك بهروز چهره واقعي‌اش را نشان داد و متوجه شدم به شيشه اعتياد دارد و چندين مرتبه به خاطر مصرف و حمل موادمخدر دستگير شده و به زندان افتاده است. اصلا فكر نمي‌كردم يك شماره جا‌به‌جا گرفتن باعث دگرگوني زندگي‌ام شود. امروز در حال صحبت كردن با تلفن بودم كه بهروز‌ یكدفعه به طرفم حمله‌ور شد و مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و مجروح ساخت. اكنون كه به گذشته فكر مي‌كنم مي‌بينم بهروز نمونه واقعي شيطان بود كه ماموريتي جز نابود كردن زندگي و آرامشم نداشت. اگر همان روز متوجه شده بودم كه شماره‌اي را اشتباه گرفته‌ام و جواب آن شخص ناشناس را نمي‌دادم امروز زندگي‌ام را تباه شده نمي‌ديدم.



پیام بازدید : 295 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

IE10-1-april.jpg

هنگامی که نسخه جدیدی از یک مرورگر عرضه می‌شود، بسیار از قابلیت‌های آن بهبود پیدا می‌کند و گاهی اوقات محیط ظاهری آن نیز دستخوش تغییرات می‌شود. زمانی که آپدیت مایکروسافت برای IE6 عرضه گشت و IE7 منتشر شد، شاهد تغییرات زیادی در آن بودیم. در به روز رسانی IE7 به IE8 نیز تغییراتی مشاهده می‌شد که شاید کاربران عادی به جز موارد ظاهری متوجه آن نمی‌شدند و بیشتر تغییرات در کد نویسی‌های مرورگر انجام شده بود.

در ماه گذشته با عرضه رسمی IE9 شاهد قابلیت و بهبود‌های مایکروسافت بودیم که خواهان رقابت با دیگر مروگر‌ها است، اما از آنجا که مایکروسافت بر روی این نسخه (IE9) بسیار کار کرده و تمام ویژگی‌های مثبت را در آن گنجانده است، می‌توان IE10 را نسخه پلاس (+) اینترنت اکسپلورر ۹ دانست که دارای بهبود‌ها و امکاناتی جدیدی نسبت به نسخه قبلی خود است.

خصوصیات و قابلیت‌های جدید

در IE9 خصوصیاتی که باعث می‌شود در آن پیشرفت هایی نسبت به نسخه‌های قبلی ببینیم، گنجاندن امکاناتی همانند افزایش دهنده سرعت اجزای گرافیکی و قابلیت‌های ویژه HTML5 است که موجب می‌شود این نسخه کارکرد بسیار مناسبی داشته باشد. نسخه ۱۰ اینترنت اکسپلورر دارای امکانات جدیدی است، هر چند پشتیبانی از گرادینت CSS3 نیز در آن گنجانده شده است، اما باید به خاطر داشته باشیم که این نسخه قابلیت نسخه پیشین خود را بهبود می‌بخشد و به صورت کامل از پایه ساخته نمی‌شود. قبل از ورود این نسخه به مارکت باید منتظر ویژگی‌های جدیدی نیز در آن نیز باشیم.

چرخه رشد و گسترش

با توجه به نسخه آزمایشی IE9 و مدت زمان عرضه آن در ۸ هفته، برای IE10 چیزی حدود ۱۲ هفته پیش بینی می‌کنند که با زمان سایت رسمی مایکروسافت نیز برابری می‌کند. در تصویر زیر شکل دموی ماهی‌ها با کروم ۱۱ و IE10 تست شده است و همانطور که مشاهده کنید از جلوی‌های گرافیکی و گرادینت استفاده شده است. در ویدئوی مربوطه نیز گوینده به صورت کامل به امکانات این نسخه و سرعت اجرا در اجزای گرافیکی اشاره می‌کند و در حالت‌های مختلف آن را آزمایش می‌نماید.

زمان عرضه نسخه کامل

شایعات مختلفی پیرامون زمان عرضه نسخه کامل IE10 مطرح است. برخی زمان عرضه آن را همزمان با ویندوز ۸ می‌دانند که در سال ۲۰۱۲ منتشر می‌شود و در سوی دیگر، افرادی زمان انتشار رسمی IE10 را در طی همین سال می‌دانند. شاید مایکروسافت قبل از عرضه IE10 بخواهد بسته‌هایی را برای نیز IE9 عرضه کند. در کل به نظر می‌رسد حداقل باید یک سال را برای عرضه نسخه کامل IE10 منتظر ماند.

پیام بازدید : 269 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

http://www.sadkhabar.ir/images/news/b20110129091106.jpg

منابع رسانه ای در مصر اعلام کردند که رئیس جمهور مخلوع این کشور در صورت اثبات اتهاماتش به احتمال فراوان با طناب به دار آویخته می شود.

به گزارش روزنامه القدس العربی، پس از صدور حکم بازداشت ۱۵ روزه “حسنی مبارک” و پسرانش منابع حقوقی احتمال اعدام دیکتاتور مخلوع این کشور را رد نمی کنند.

بر این اساس، حسنی مبارک که در جریان انقلاب مصر دستش به خون ۸۰۰ نفر از مردم این کشور آلوده شد، احتمال دارد با مجازات اعدام روبرو شود. این در حالی است که در جریان تظاهرات اخیر مصر قریب به ۵ هزار نفر دیگر نیز زخمی شدند.

“زکریا شلش” رئیس دادگاه استیناف قاهره و قاضی ارشد جنایی مصر در گفتگو با الاهرام اظهارداشت: مبارک در صورتی که به ارتکاب اتهامات مورد اشاره محکوم شود، احتمال روبرو شدن با اعدام را خواهد داشت.

وی تاکید کرد: احکام صادره در زمینه قتل عمد، در بالاترین حد اعدام را مقرر کرده و در کمترین اتهام که در مسائل مالی وجود دارد سه سال حبس تعریف شده است.

این شخصیت برجسته حقوقی مصر در ادامه افزود: با توجه به اعترافات اخیر “حبیب العادلی” وزیر سابق کشور در این زمینه که با دستور مبارک اقدام به سرکوب خشونت آمیز مخالفان کرده است، در اینجا شخص مبارک به عنوان رئیس شورای عالی پلیس مسئول خواهد بود و اگر این اتهام اثبات شود حسنی مبارک به عنوان مسئول ردیف اول این خشونتها اعدام می شود.

وی با اشاره به اینکه احکام صادره علیه مبارک به طور قطع درباره فرزندان و همسرش نیز صادق است، افزود: در زمینه مسائل فساد مالی و اختلاس هم اگر مبارک محکوم شود به ۳ تا ۱۵ سال زندان محکوم خواهد شد.

الهرام در ادامه نوشت: جلسات بررسی اتهامات مربوط به فساد مبارک و پسرانش هفته جاری در قاهره برگزار خواهد شد.

پیام بازدید : 337 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

 عکس    معرفی هشت میلیاردر اول ایران

شناختن میلیاردرهای ایرانی زیاد سخت نیست. به مدد افزایش قیمت مسکن ظرف چندسال گذشته هرکس بالاتر از خیابان انقلاب تهران،خانه داشته باشد باید او را جزو میلیاردرها به حساب آورد اما دراین میان هستند کسانی که نه فقط آزروی خانه ای که دارند،که از روی سهام و کارخانه و تولیدشان می شود فهمید که چقدر دارایی دارند…..

البته بازهم اثبات این که آدم ها در بورس چقدر سهم دارند یا ارزش داراییهای منقول وغیرمنقول آنها چقدر است بسیار سخت تر از آن است که فکرش را می کنیم چه آن که در ایران نه نظام مالیاتی شفاف است ونه آدم ها علاقه ای به خود اظهاری دارند.

با این وجود میتوان به برخی دارایی های قابل اثبات اشاره کرد که یا در ترازنامه شرکتها مشهود است یا آن قدر بزرگ ومشهوراست که امکان تکذیب آن وجود ندارد.

غول گردشگری ایران

کمتر کسی است که درمسافرت به کیش، بزرگی هتل داریوش را ندیده باشد. یا برای دیدن دلفینهای سیرک باز، به پارک دلفینها سرنزده باشد.

اینها کار دستی های شخصی به نام حسین ثابت هستند. حسین ثابت بکتاش متولد ۱۳۱۳ در مشهد است. خیلی جوان مانده! از عناوین او: کارآفرین ثروتمند ایرانی، دلال فرش، و صاحب گروه هتلهای ثابت را گفتهاند. ثابت تا پنج سال قبل در جزایر قناری ۵ هتل (۵ هزار تخت) داشته است و در ایران نیز هتل بزرگ داریوش را به سبک تخت جمشید در کیش ساخته است.

وی، غیر از این هتل، چهار هتل دیگر نیز در کیش دارد (هتلهای هلیا، لاله، تماشا، و پانیذ) شرکت تجارت بینالمللی ثابت و مجموعه پارک دلفین های کیش (دلفیناریوم و باغ پرندگان با مساحت بیش از ۶۵ هکتار) متعلق به اوست.

او کلنگ سرمایه گذاری هتل ۷ ستاره کوروش که سیستم های آن با انرژی خورشیدی کار میکند (به عنوان نخستین هتل سبز ایران) و ۵۰۰ اتاق خواهد داشت را نیز در جزیره کیش بر زمین زده است و قرار است قبل از پایان امسال در کیش افتتاح شود. سوئیت‌های هتل داریوش او در زمان های عادی سال هر شب ۴۰۰ هزار تومان و در ایام عید نوروز و.. تا ۷۰۰ – ۸۰۰ هزار تومان هر شب اجاره داده می‌شود.

ثابت پیش از این تصمیم داشت تنها هتل‌دار کیش شود و اقدام به خرید ۶ هتل آماده کرد با قیمت های تقریبی هر هتل ۸ -۹ میلیارد تومان به بالا اما برخی هتل داران زیر بار این کار نرفته و وی نتوانست به این آرزوی خود برسد.

حسین ثابت چند هتل نیز در جزایر قناری اسپانیا تاسیس کرده و هم‌اکنون نیز بزرگترین شرکت هتل داری اسپانیا را صاحب است و خود او نیز در یکی از دو جزیره اختصاصی خود در اسپانیا زندگی میکند.

ایجاد کورس های اسبدوانی با تاسیس شرکت اسب ایران که ناتمام ماند از دیگر فعالیتهای اوست. او همچنین ۲۵درصد سهام گروه هتلهای لاله را در اختیار دارد. ثابت همچنین اقدام به خرید هتلهای لاله تهران،یزد و سرعین از شرکت توسعه گردشگری ایران، متعلق به میراث فرهنگی و گردشگری و ثابت،کرد ولی به علت عدم پرداخت به موقع اولین مرحله تعهداتش، شرکت توسعه گردشگری ایران ضمانت نامه پنج میلیاردی او را ضبط و مزایده خاتمه یافت.

در سر در دفتر آلمان آقای ثابت نوشته شده است: « حق الناس را دست نزن. مصمم باش. عاشق تصمیمت باش. آن وقت است که محال پا به فرار میگذارد »

او در یک اظهار نظر گفته است: «برخی میگویند خوب است آدم فقیر باشد اما سالم باشد. اما من اعتقاد دارم آدم باید هم سالم باشد و هم ثروتمند. »

اگرچه خیلیها فکر میکنند دولتیها با سرمایه داران رابطه خوبی ندارند، اما اینطور نیست. احمدینژاد به وسیله یکی از نزدیکترین مردانش یعنی رحیم مشایی با آنها در ارتباط است. در خرداد ۸۷ در حالی رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از فروش هتلهای لاله تهران، یزد و سرعین با قیمتی معادل یک هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال خبر داد آقای رحیم مشایی در مورد خریدار این خرید بزرگ گفته بود: خریدار این هتلها یکی از سهامداران این مجموعه است که دارای سوابق درخشان و موثری در صنعت گردشگری و هتل داری در داخل و خارج از کشور است. این خریدار همان ثابت بود.

غول فولادی
تابستان سال ۸۷ است. خبر خرید بلوک ۳٫۵۰ درصدی فولاد خوزستان به وسیله یک شخص حقیقی موجب هیجان بازار شده است. شاید این هیجان بیشتر به خاطر آن باشد که کسی در ایران جرات کرده سرمایه خود را رو کند!

این خبر وقتی منتشر شد که بیشتر فعالان بازار شاهد رقابت تنگاتنگ متقاضیان خرید طی ۹ روز بودند. یک شخص حقیقی که تاکنون فعالیتی در بازار سهام نداشته توانست گوی سبقت را از حقوقیهای بازار برباید و ۵٫۳۰ درصد بلوک فولاد خوزستان را از آن خود کند.

محمد جابریان مدیرعامل مجتمع فولاد آرین سهند خریدار بلوک فولاد خوزستان بود که حتی افزایش ۸۷ درصدی قیمت عرضه نسبت به قیمت پایه نیز او را از دور رقابت خارج نکرد و سرانجام با اضافه کردن یک ریال سهامدار عمده فولاد خوزستان شد. او به همراه شش برادرش حدود سه دهه است که در بازار فولاد فعالیت میکنند. ارزش سهامی که تنها در این معامله خرید ۱۳۶۰ میلیارد تومان بود که حتما تمام ثروت این مرد نبوده است. او که بعدها در همن خرید با دولت و سازمان خصوصی سازی به مشکل برخورد چند روز بعد از خریدش به هفته نامه شهروند امروز در مورد شفافیت در بازار ایران و ترس ثروتمندان از شفافیت ثروتشان گفته بود: «در بازار ایران متاسفانه یک عدهای شایعاتی را پراکنده کردند مبنی بر اینکه سرمایهگذاری در ایران خطرناک است در صورتی که اصلاً این طور نیست. سرمایهگذاران نباید از سرمایهگذاری در ایران و روکردن میزان سرمایه خود بترسند چرا که به نظر من سرمایهگذاری در ایران بسیار امن است. نباید از سرمایهگذاری در ایران بترسند، بهتر است برای مملکت خودمان سرمایهگذاری کنیم تا خارج از مرزهای ایران. »جابریان که بچه کف بازاراست،درحال حاضر یک کارخانه فولاد دارد ودربازار آهن تهران یکی از سرشناسترینهاست. یک نفر جدی یا شوخی گفته بود حاضر است سرقفلی موبایل جابریان را ۱۰۰میلیون تومان بخرد. فکرش رابکنید او با این خط موبایل چه میکند.

غول بازار پول
شاید شما نامی از شرکت استراتوس نشنیده باشید که یکی ازبزرگترین شرکتهای عمرانی ایران است اما به طور قطع با نام بانک اقتصاد نوین آشنایی دارید. رئیس هیات مدیره این بانک خصوصی مردی است که درمورد ثروتش افسانه سرایی میشود اما او به طور قطع یکی از میلیاردرهای سرشناس ایران است. سال گذشته در یکی از نشست های هیات نمایندگان اتاق تهران،زمانی که فرهاد فزونی یکی از اعضای هیأت نمایندگان این اتاق با حرارت به انتشار نامش در فهرست ۳۰میلیاردر اعتراض میکرد و در حالی که از شدت عصبانیت رنگ رخسارش سرخ شده بود و میگفت چرا نام او و بعضیها در کنار بعضیها دیگر آمده، محمد صدر هاشمینژاد با آرامش روی بلندگوی مقابلش خم شد، با آن کت تک مارک دارش، اول لطیفهای تعریف کرد و کلی خندید و بعد گفت«ظاهرا دوستان از اینکه نامشان کنار من آمده ناراحت هستند!؟» تقریبا تنها کسی بود که گزارش میلیاردرها را تکذیب نکرد. او با ذکاوت اعضای هیات نمایندگان را خطاب قرار داد و گفت«بیش از این گزارش مواظب جریانی باشید که چندین قرن است در ایران ریشه دارد و مدام چنگ میزند، ربطی هم به ان دولت و دولتهای قبل ندارد»حالا که به گزارش میلیاردرها واکنش منفی نشان نداده است، همان رزومه را در اینجا هم نقل میکنیم.

از مؤسسان اولین بانک خصوصی کشور و رئیس هیأتمدیره بانک اقتصاد نوین، مدیر عامل شرکت توانمند ساختمانی استراتوس، کسی نمیداند او چقدر ثروت دارد، اما در زمینه ساختمانسازی و بازرگانی از بزرگان به شمار میرود. البته چنانکه در جلسه هیات نمایندگان گفت، ما در اینجا او را گودزیلا، دراکولا، اختاپوس یا مافیا خطاب قرار ندادیم!

غول صادرات
شاید نام یک یا دو نفر از این فهرست برای شما تازگی داشته باشد، اما همه اینطور نیستند، از جمله اسدالله عسگر اولادی، پیر مرد دیگر در برابر اتهام غرور انگیز(به قول مسعود دانشمند)مولتی میلیاردر ایران ظاهرا سر شده است.

از آن دسته افرادی هم بود که در برابر گزارش سی میلیاردر هیچ واکنشی نشان نداد و ترجیح داد در مورد موضوعات مهمتری هم چون صادرات اظهارنظر کند. هرچه هست او رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین است و وضعیت واردات ما از چین هم معلوم است و از همین جا خیلی چیزها معلوم میشود…. در گزارش میلیاردرها نوشته شده بود: همین ماه گذشته، جوابیه معترضانهای را به یکی از روزنامههای کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام بردهاند. عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی معتبر و مستند پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بینالمللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیاننشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه میدهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم! این اظهار نظرش در مقابل دیدگان حیرت زده خبرنگاران در زمان خودش کم سر و صدا نکرد!از اعضای به نام مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و به خصوص پسته ایران در سطح جهان صاحب نام است. تابستان سال گذشته هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانکها را نخریده، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است. علاوه بر اینها، چندین سال قبل، مجله معروف آمریکایی فوربس که یک نشریه معتبر اقتصادی و مالی است و همواره وضع مالی شرکتهای بزرگ و افراد ثروتمند جهان را دنبال و در باره آنها گزارش تهیه میکند به ثروت اسدالله عسگراولادی اشاره کرده بود و داراییهای او را به تخمین یکی از بانکداران ایرانی به چهارصد میلیون دلار برآورد کرده بود. والبته فراموش نباید کرد که در یکی از همایشهای صادراتی،یک نفر گفت آقای عسگراولادی ۱۳۰میلیون صادرات دارد که او تکذیب کرد وگفت:به ۱۰۰میلیون دلار نمیرسد.

غول تکنولوژی
امکان ندارد موبایل داشته باشید و نام « علاءالدین» را نشنیده باشید. صاحب هر برند موبایلی که میخواهید باشید، باید موبایلتان در ایران به فروش برسد، در ایران هم باید در پایتخت عرضه شود و در پایتخت هم باید اول در پاساژ علاءالدین باشید. صاحبش مردی است به همین نام. از پاساژ سرخ رنگ حافظ-جمهوری صحبت میکنیم، همان که در کنار ساختمان سازمان بورس واقع شده است. سرمایه حاجی علاءالدین مشخص نیست، ما هم اینجا چیزی نمیگوییم، اما بزرگ بازار گوشی موبایل، که امروزه دست هر ایرانی یکی هست، کم کسی نیست. جالب است بدانید، این مرد همیشه در اتاقی کوچکی مینشیند که در طبقه همکف پاساژ قرار گرفته است. ظاهر مغازه چیز خاصی ندارد و رنگ و رو رفته هم هست، اما از پلههای آهنی باریک انتهای مغازه که بالا بروید، حاجی، بزرگ بازار موبایل جمهوری، آنجا نشسته. سرمایه دار بازار موبایل جمهوری در دفتری با سقفى کوتاه، عرضى کم و طولى حدود ۲ تا ۲٫۵ متر مینشیند.

این هم طنز روزگار است. ثروت آقای علاء الدین به سرقفلی فروشگاههایی است که واگذارکرده ومی کند. مجتمع علاء الدین صدها وشاید هزاران کسب وکار پر رونق را درخود جا داده بنابراین عجیب نیست اگر گردش مالی روزانه این مجتمع تجاری را میلیاردی بدانیم وفکرش را بکنید آقای علاء الدین به اشکال مختلف دراین گردش پربرکت سهم دارد.

غول بازار مبل
محله و خانه قدیمیاش در مهرآباد جنوبی، ۲۰ متری زاهدی (شمشیری فعلی) و دقیقاً روبه روی مسجد امام جعفر صادق (ع) بود اما حالا دیگر آنجا نیست و در شمال شهر تهران باید سراغش را گرفت. خودش وبرادرانش که اکنون صاحبان و مالکان اصلی یافت آباد هستند. البته میگویند بخش کوچکی از اموال و داراییهای علی انصاری، بخش زیادی از زمینهای یافت آباد است که الان بازار مبل ایران در آن بنا شده است. علی انصاری، اگرچه رئیس گروه سرمایهگذاری تات است و رئیس اتحادیه مبل سازان تهران، اما برای چهره شدن، ورود به عرصه فوتبال را انتخاب کرد. علی انصاری با وجود داشتن سمت نایب رئیسی در فدراسیون دوچرخه سواری، تا همین چند ماه پیش چهره چندان معروف و شناخته شدهای نبود. اما حالا رئیس فدراسیون دوچرخه سواری است. اما با حضور در هیات مدیره باشگاه استقلال تبدیل به چهره خبر ساز شد و حالا او با حسین هدایتی مالک باشگاه استیل آذین، مقایسه میکنند که ثروت چشمگیری دارد و برخی میگویند حتی از هدایتی هم ثروتمندتر است. به قدرت فوتبال ایران دقت کنید. انصاری برای آنکه در بدو ورودش به هیات مدیره استقلال خودی نشان دهد پیشنهاد داد تا بازار مبل ایران به عنوان اسپانسر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس انتخاب شود. در کل انصاری شخصی محافظه کار و محتاط است اما مشکلات مالی استقلال تاحدودی به دست انصاری حل و فصل شد. گفته میشود بضاعت مالی علی انصاری چیزی از حسین هدایتی کم ندارد که البته کمی تا قسمتی اغراق است، اما به هر حال این طور هم نیست که ثروت انصاری را بتوان با ماشین حساب معمولی برآورد کرد. این تاجر مبل، ثروت متحرکی است که آشتیانی ابتدا ان را به دوچرخه سواری کشاند و به کمکش آنجا را آباد کرد وحتی باعث قهرمانی استقلال شد.

غول ورزش
او که در سنین جوانی پدرش را از دست میدهد با تلاش و زحمت خرج خانواده را در میآورد. محمدرضا هدایتی ۴۵ ساله و متولد تهران از محله دولاب است. مالک صنایع استیل آذین، مالک کارخانههای فولادسازی و ورق، دارنده بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، برج ساز در دبی و دارای ملک و املاک در حاشیه خلیج فارس، مالک زمینهای کشاورزی، سهامدار بازار مبل ایران، رئیس شرکتهای تجاری در ایران و خاورمیانه و چندین و چند فعالیت تجاری دیگر عناوینی است که به حسین هدایتی نسبت میدهند. آغاز راه پولدار شدن او، درست از میانه این سن و سال بود.خودش میگوید: ۲۲ سال است در کارخانه داری، کشاورزی و ساختمان سازی فعالیت میکنم. به عنوان مثال، بزرگترین مجموعه پرورش میگو را در ایران دارم. کارخانجات فولاد دارم. بخش عمده کارم متعلق به مرحوم پدرم بوده که مربوط به قبل از انقلاب است. به حول و قوه الهی و فضل خداوند، آدم خوش روزی هستم. در قرآن میفرماید گروهی از شما را خوش روزی قرار دادیم و فکر میکنم من آدم خوش روزی هستم. در این کشور یک بچه مسلمانم که وجوهات خود را میپردازم و یک ریال هم بدهی بیمهای و مالیاتی ندارم. در این میان همه هدایتی را با استیل آذین میشناسند، یعنی همان نامی که روی یک باشگاه دسته اولی گذاشته شد تا با هزینه ۶ میلیاردی این مرد و همراهی دوست و بچه محلش، علی پروین، به لیگ برتر بیاید که این اتفاق نیفتاد. استیل آذین اولین و تنها تولیدکننده تزئینات ساختمانی است و به قول خود هدایتی با وجودی که کارکنان آن دو شیفت کار میکنند، باز هم مشتریان برای دریافت کالا باید یک ماه در نوبت باشند! استیل آذین یکی از ۴۰ شرکتی است که سال گذشته به خاطر حضور مثبت در ورزش، از سازمان تربیت بدنی لوح تقدیر گرفت. یکی از بچه محلهای حسین هدایتی میگوید او دهها کارخانه بزرگ در آسیا و خاورمیانه دارد، در یکی از حسابهایش در ایران بیش از ۱۰۰ میلیارد پول دارد و بیش از ۵۰۰ میلیارد هم در بانک دبی پس انداز کرده که البته راست و دروغش پای خودش. عابر بانک پرسپولیسیها (لقب هدایتی) حاضر است ۲۰ میلیارد تومان برای تصاحب این تیم و پر طرفدار بدهد، اما هنوز بحث خصوصی سازی در ورزش ما آنچنان جدی نشده که کسی به پیشنهاد اغوا کننده حسین هدایتی توجه کند.

غول نوکیا
روزنامه اعتماد ملی از او با عنوان پدرخوانده نوکیا در ایران یاد کرده بود، در تابستان داغ سال ۸۸ و همزمان با حاشیه های انتخابات، گزارشی در روزنامه اعتماد ملی از وارد کننده نوکیا در ایران منتشر شد، گزارشی که خیلی زود در سطح اینترنت پخش شد و سر و صدا به پا کرد، بسیاری از وارد کننده نوکیا در ایران با عنوان «الف. الف» یاد میکنند. همان الف الفی که در روزنامه کیهان هم چند باری به وی حمله شده بود. اما او کیست؟ احمد ابریشم چی، متولد سال ۱۳۱۷ قم از کسانی است که در واردات تلفن همراه و وسایل جانبی و دستگاههای مخابراتی یکی از چهرههای شاخص در ایران به شمار میرود. همه نام او را در کنار ایراتل، نوکیا میشناسند. آقای نوکیا فقط در زمینه واردات و تجارت فعالیت نمیکند، ابریشمچی در امور خیریه هم فعالیتهایی داشته است. از آن جمله میتوان به پذیرایی از مهمانان در تمام طول سال در ویلاها و مهمانسراها در شمال و مشهد، اشاره کرد. همان چیزی که یکبار مورد نقد و حمله شدید روزنامه کیهان نسبت به او شد. موضوع این بود که کیهان معتقد بود میهمانان خاصی به ویلاهای او سر میزنند، از جمله برخی مقامات. در هفته اول اسفندماه سال ۸۵، و در جریان فرار شهرام جزایری، حسین شریعتمداری در یادداشتی به بررسی احتمال دست داشتن برخی از افراد در فرار شهرام جزایری میپردازد که به دلایلی از سوی برخی از افراد حمایت میشدند. در این یادداشت نامی از این افراد برده نمیشود و تنها به اشارتی از محلها و مکانها اکتفا میشود. ماجرای جزایری و حامیان او مسکوت میماند تا فروردین سال گذشته. در ۲۲ فروردین سال ۸۸ حسین شریعتمداری در شماره ۱۹۳۳۲ در ستون «یادداشت روز» سرمقالهای به امضای خود تحت عنوان «آنجا چه خبر است؟» نگاشت که تامل برانگیز بود و به موارد مورد ابهام در پرونده جزایری اشاره داشت. نامبرده در بندهفتم این یادداشت نوشته: کاش برخی از مسئولان محترم دستگاه قضایی به جای آنکه گذران اوقات فراغت خود – که متاسفانه خیلی هم زیاد هست! – به نقاط خوش آب و هوای کشور رفته و در خانههای اشرافی کلان سرمایهداران جا خوش کنند، بخشی از وقت خود – بخوانید وقت متعلق به ملت- را نیز صرف رسیدگی به امور قضایی بر زمین مانده مردم و بررسی هویت برخی از مدیران این دستگاه میکردند ـ البته به عنوان وظیفه خویش نه منت به مردم. مثلا چرا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چند ده هکتاری آقای «الف» – در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری کرده و در ویلاهای آنچنانی و اشرافی این کلان سرمایهدار لم دادهاند؟ که خدای نخواسته مجبور باشند بهای این «لم دادن»ها را از کیسه ملت هزینه کنند؟!موضوع وقتی پیچیده میشود که بدانید الف. الف دایی پ. ف نویسنده کتاب شوالیههای ناتوی فرهنگی و از نویسندگان تند روزنامه کیهان نیز هست، خود پیام فضلی نژاد در یکی از صفحات شخصیاش در فیس بوک عکسی را از حضورش در ویلایی «دایی» منتشر کرد که در اینترنت به سرعت منتشر شد.

ماجرا از این قرار بود که یک نفر ویلای دایی پیام فضلی را شناخت، آن ویلا، ویلای احمدابریشمچی بود. با توجه به اینکه این مدیر در یکی از شهرهای شمالی کشور، املاک زیادی دارد، برخی از منابع معتقد بودند احتمالا منظور شریعتمداری از «الف. الف» همان مدیر شرکت ایراتل است. آیا این گمانه درست است؟ احمد ابریشمچی بنیانگذار یک صندوق قرض الحسنه نیز به حساب میآید. البته همه اینها یک طرف، وجهه ابریشمچی در واردات تلفن همراه به کشور طرف دیگر. شاید تمام این موقعیت از همان وجهه ابریشمچی به عنوان تاجری موفق در واردات تلفن همراه برآمده باشد.

پیام بازدید : 298 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

 عکس    sms عاشقانه جدید سال ۱۳۹۰

تو بشو یاس قشنگ لحظه های بی قرارم/ من میشم زلال بارون تا کنارتو ببارم

ازیادها نخواهند رفت آنان که برقلبها حکومت می کنند

________________

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

________________

برای دوست داشتنت از من دلیل می خواهند ، نازنین !

چشمانت را قرض می دهی ؟

________________

اگه قصر تو واسم جایی نداره

کلبه خاکی فلبم قابل تو رو نداره

________________

امروز روز جهانى دزدى بود

آهاى تو که قلبمو دزدى دیدى روزت مبارک

________________

گل نازم بگو بارون بباره

که چشماتو به یاد من بیاره

تماشای تو زیر قطره ی بارون

چه با من میکنه امشب دوباره

________________

مراقب قلبها باشیم.وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم.

پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش میگردیم

وقتی که از دست دادیمش دنبال خاطراتش میگردیم و باز تنهاییم.

________________

اینجا آسمان صاف تا قسمتی به رنگ عشق ،همراه با غبار فراق است

توده ی سلام به سمت شما در حرکت است

ضمنآ احتمال بارش بوس دور از انتظار نیست…

________________

۱قطعه قلب ۳در۴ 
۱فیش محبت 
۱کپى از دوستى بیار تا ۶ دنگ قلبم رو بنامت کنم

________________

|+|+|+|+| |

تو این قبرستون یه جاخالیه هر وقت اراده کنی میمیرم برات

________________

میدونی چرابرات SMS میفرستم؟

چون این طوری برای ۱ثانیه اسمم می افته رو گوشیت و تو

۱ثانیه به من فکرمیکنی واین یک ثانیه برام یک دنیا ارزش داره

پیام بازدید : 347 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول ۲۵ سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند. تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختیشونو)بفهمند….

سردبیر میگه: آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟

شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه: بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو از زین انداخت. همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :”این بار اولته” دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد. بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:”این دومین بارت” بعد بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت. سر همسرم داد کشیدم و گفتم :”چیکار کردی روانی؟ حیون بیچاره رو کشتی! دیونه شدی؟” یه نگاهی به من کرد و گفت:”این بار اولته”

پیام بازدید : 288 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد، این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود…..

در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.

پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند!

پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟! حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!

پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟! چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!

پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد…!

در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

نتیجه: ما از شکست هایمان درس نمی گیریم، شکست را راه پیروزی نمی دانیم و زود خسته می شویم.

پیام بازدید : 286 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)

Sms Falsafi 11 پیامک های عرفانی و فلسفی جدید اردبیهشت 1390

پیامک های عرفانی و فلسفی جدید اردبیهشت ۱۳۹۰

دلت را از “شیشه” بساز ولی به سنگها بگو دلم از “فولاد” است . . .

دائم شکر گذار خدا باشیم که :

شاید بدترین شرایط زندگی ما ، برای دیگران آرزو باشد . . .

.

.

.

انسان چیست ؟

شنبه: به دنیا می آید.

یکشنبه: راه می رود.

دوشنبه: عاشق می شود.

سه شنبه: شکست می خورد.

چهارشنبه: ازدواج می کند.

پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.

جمعه: می میرد.

.

.

.

دوستی مدتش مهم نیست ، دوامش مهمه

دوری و نزدیکیش مهم نیست ، یادش مهمه . . .

.

.

.

مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد

دکتر گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست

اینقدر می خنداندت تا غمت یادت برود

مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم . . .

.

.

.

گاهی اوقات

برای فرار از تمامی کلیشه ها

انقدر بر خلاف جهت حرکت می کنیم، که خود کلیشه می شویم . . .

.

.

.

اشتباهات انسان، در ابتدا رهگذرند

سپس میهمان می شوند

و بعد صاحبخانه . . .

.

.

.

امواج را نمی توانید متوقف کنید اما موج سواری را میتوانید یاد بگیرید . . .

.

.

.

همیشه یادت باشه که :

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد . . .

.

.

.

هر کسی چیزایی رو که شما می گین می شنوه

ولی دوستان به حرفای شما گوش می دن

اما بهترین دوستان حرفایی رو که شما هرگز نمی گین می شنون . . .

.

.

.

هرکس، آنچه را که دلش خواست بگوید

آنچه را که دلش نمی خواهد می شنود . . .

.

.

.

جایی که ازدواج بدون عشق باشد حتماً عشق بدون ازدواج نیز خواهد بود . . .

.

.

.

ذهن انسان احمق مانند مردمک چشم است

هر چقدر بیشتر نور بتابانی ، تنگ تر می شود . . .

.

.

.

معتقدم که سرنوشت انسانها را فقط محبت معلوم می کند و بس

(شکسپیر)

.

.

.

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند

وآن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست . . .

.

.

.

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت . . .

.

.

.

هرکسی چیزی را می بیند که آن را در قلب خود حمل می کند . . .

(گوته)

.

.

.

اینکه ما گمان می‌کنیم بعضی چیزها محال است

بیشتر برای آن است که برای خود عذری آورده باشیم . . .

.

.

.

میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است

آنکس که غریب نیست شاید که دوست نباشد . . .

.

.

.

تبسم بدون اینکه دهنده اش را فقیر کند گیرنده اش را ثروتمند می کند . . .

.

.

.

به ندرت به آنچه که داریم می اندیشیم

در حالی که پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم . . .

.

.

.

و اما چند یاد آوری  قدیمی

خیلی جالبه : از سوسک می ترسیم

ولی از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم . . .

از عنکبوت می ترسیم

از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمی ترسیم . . .

از شکستن لیوان می ترسیم

از شکستن دل آدما نمی ترسیم . . .

از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم

از خیانت به دیگران نمی ترسیم . . .

پیام بازدید : 234 پنجشنبه 1390/02/01 نظرات (0)
İmage
جهان مست از می نام تو باشه / دو بیتی بسته ی کام تو باشه
شناسنامم زمانی کامله که / تو برگ دومش نام تو باشه !
.
.
.

همیشه دوست داشتم
جوری در آغوشت بخوابم
که خدا پیدام نکند
خیال کند
اشتباهی به تو
دو تا روح داده است . . .
.
.
.
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست / گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل / تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .
.
.
.
تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .
.
.
.
جز یاد تو در دلم قراری نبود
ای دوست به جز تو غمگساری نبود
دیوانه شدم زعقل بیزار شدم
خواهان تو را به عقل کاری نبود
.
.
.
تو از دردی که افتادست بر جانم چه می دانی؟
دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی
تمام سعی تو کتمان عشقت بود در حالی
که از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی
.
.
.
موقع Delete فولدر خاطراتت
ذهنم error می دهد،
گمانم یکی از فایلها در حال اجراست . . . !
.
.
.
به کلبه ی کوچک قلبم دعوتت می کنم
تا بدانی در اجاق سرد دل چیزی جز یاد تو نمی سوزد . . .
.
.
.
اگر میداد لیلی کام مجنون …
کجا افسانه میشد نام مجنون …؟
.
.
.
درد دارد …
وقتی چیزی را کسر میکنی که با وجودت جمع زده ای . . .
.
.
.
مچاله کن ، بشکن ، بند بزن ، خط بزن ، خلاصه راحت باش …
ارث پدرت نیست ، دل تنهای من است . . .
.
.
.
ناز لبت چشیده ام یاد شکر نمی کنم / تا تو فرشته ی منی یاد دگر نمی کنم . . .
.
.
.
در این زندان تنهایی ، به هر سو هرکجا هستم
از این بابت دلم شاد است که گاهی میکنی یادم . . .
.
.
.
گفتی که بیا و از وفایت بگذر / از لهجه بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست / معنای لطیف عشق را فهمیدم . . .
.
.
.
حکایت تو که دنیا را نیازرده ست / دلی گرفته در آیینه های افسرده ست
حکایت منه در مشت روزگار دچار / پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست . . .
.
.
.
وقتی از دوری تو تموم میشه تحملم / توی دلم داد میزنم خیلی دوست دارم گلم . . .
.
.
.
این عشق برای من هیچ نداشت
اما…
گلهای بالشم را ” باغبان ” خوبی بود
اشک های هر شب من…!
.
.
.
به سلامتی‌ مترسک
که با لبخندی به پهنای وجودش
و دستهایی باز به فراخی آرزویش
در حسرت یک آغوش گرم جان داد . . .
.
.
.
عشق یعنی موسیقی اسم تو
ساده اما تا ابد شنیدنی
یعنی تو که بی بهانه ، بی دلیل
بهترین دلیل عاشق شدنی . . .
.
.
.
به قلبم نشستی نگفتم چرا
دلم را شکستی نگفتم چرا
یکی خواب شبهای من را ربود
چو دیدم تو هستی نگفتم چرا . . .
.
.
.
.
دوست داشتن یعنی اینکه
محبت کنی حتی اگر تحقیر شوی
بزرگی کنی حتی اگر کوچک شوی
عشق بورزی حتی اگر محکوم شوی

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 309
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 112
  • بازدید ماه : 112
  • بازدید سال : 5,916
  • بازدید کلی : 150,386
  • کدهای اختصاصی